تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال یکی از روشهای بررسی ارزش واقعی یک کوین یا توکن است. بهاینترتیب میتوان در مورد خرید یا عدم خرید آن به جمعبندی درستی رسید. سرمایهگذاری روی ارزهای دیجیتال نیازمند تحقیقات و ارزیابی همه معیارهای موجود است. اکثر پروژهها، درباره هدف پروژه، اقتصاد توکنی، تیم آن و میزان توسعه آن اطلاعات کافی ارائه میکنند. میتوان با ترکیب فاکتورهای کمی و کیفی و با استفاده از تحلیل فاندامنتال به دیدگاهی درباره ارزهای دیجیتال رسید.
برخی میگویند به دلیل نوسانات بازار رمزارزها نمیتوان از تحلیل بنیادی ارز دیجیتال استفاده کرد. اگرچه ترید کردن داراییهایی که بهاندازه ارزهای دیجیتال نوسان دارند نیازمند مهارت است، اما انتخاب استراتژی، شناخت دنیای تریدینگ و تسلط بر تحلیل فاندامنتال هم اهمیت زیادی برای موفقیت در این بازار دارد.
در ادامه مقاله به بررسی ماهیت تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال و اصول آن در دنیای ارزهای دیجیتال میپردازیم.
تحلیل فاندامنتال (بنیادی) ارز دیجیتال چیست؟
تحلیل فاندامنتال (FA) که اولین بار در سال 1934 معرفی شد، یکی از روشهای مطالعه ابعاد بازار کریپتو است. سرمایهگذاران از این روش برای بررسی «ارزش ذاتی» دارایی استفاده میکنند. هدف آنها بررسی فاکتورهای داخلی و خارجی و نیز تعیین باارزش یا کمارزشتر بودن دارایی نسبت به قیمت فعلی آن است. سپس بر این اساس تصمیم میگیرند که به آن پوزیشن وارد یا از آن خارج شوند.
تحلیل فاندامتال بازار ارزهای دیجیتال با سایر بازارها متفاوت است. ارزهای دیجیتال برخلاف شرکتهای بازار بورس که باید گزارشات فصلی ارائه کنند ملزم به انجام این کار نیستند. معیارهای سنتی بازار کسبوکار مثل نرخ نقدینگی که مربوط به میزان بدهی شرکتهاست بیاهمیت است. هیچ شرکت یا نهادی مسئول این پروژهها نیست و جریان اطلاعاتی این بازار ماهیتی متفاوت دارد.
در بازار کریپتو، همه تراکنشها برای عموم مردم قابلبررسی هستند و تیم بنیانگذار باید نقشه راه خود را به جامعه اعلام کند. تریدرها از تحلیل فاندامنتال برای ارزیابی و بررسی متغیرهایی که بر ارزش دارایی اثر میگذارند استفاده میکنند. این ابزار بر مطالعه فاکتورهای خارجی، حقایق یا تأثیراتی که روی قیمت دارایی دارند متمرکز است.
تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال چه ویژگیهایی دارد؟
همانند همه ابزارها، تحلیل تکنیکال نیز نقاط ضعف و قوتی دارد. در ادامه به مهمترین موارد آنها اشاره میکنیم:
مزایای تحلیل فاندامنتال
در بین مزایای تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- سرمایهگذاران اطلاعات خارج از بازار را جمعآوری و آنها را تحلیل کنند. بهاینترتیب دید روشنتری از بازار خواهند داشت و متوجه میشوند که قیمتها به رویدادهای مختلف چه واکنشی نشان میدهند.
- درک جامعتری از ارزش دارایی میدهد. بهاینترتیب سرمایهگذاران ارزش دارایی را بهتر متوجه شده و اطمینان آنها از سرمایهگذاری بیشتر میشود.
- امکان انجام تحلیل تکنیکال با آزادی عمل بیشتر را میدهد. تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال ما را به سمت تصمیمگیری میانمدت و بلندمدت و تحلیل تکنیکال ما را به سمت اقدامات مکرر کوتاهمدت میبرد.
معایب تحلیل فاندامنتال
مثل هر ابزار دیگری، تحلیل فاندامنتال نیز کاستیهایی دارد که برخی از آنها عبارتاند از:
- گستردگی و پیچیدگی تحلیل: شبکههای ارزهای دیجیتال را نمیتوان مثل کسبوکارهای سنتی تحلیل کرد. شاید توکنهای غیرمتمرکز مثل بیتکوین به داراییهای کالایی نزدیکتر باشند اما اگر ارزهای دیجیتال متمرکزتر مثل آنهایی که سازمانها توسعه میدهند را در نظر بگیریم، شاخصهای سنتی تحلیل فاندامنتال کارایی زیادی ندارد.
بنابراین باید به دنبال معیارهای قوی باشیم. معیارهای قوی آنهایی هستند که بهراحتی تغییر نمیکنند. مثلاً تعداد فالوور توییتر یا تلگرام معیارهای خوبی نیستند چون بهراحتی قابلخرید و جعل هستند. درعینحال هیچ معیار واحدی نیست که بتواند تصور کاملی از شبکه در حال بررسی به ما بدهد و لازم است معیارهای مختلف در کنار هم سنجیده شوند.
- نیاز به شناخت وسیع و تجربه برای انجام یک تحلیل خوب: برای یک تحلیل بنیادی خوب، داشتن دانش حسابداری و نیز تجربه معامله ضروری است. انجام تحلیل بنیادی ارز دیجیتال از تحلیل تکنیکال پیچیدهتر است.
- شرایط سرمایهگذاری با تحلیل بنیادی طولانیتر است: این بدین دلیل است که تحلیل بنیادی ارز دیجیتال نسبت به تکنیکال به زمان بیشتری نیاز دارد. بههمیندلیل سرمایهگذار باید مدتی منتظر بماند تا بازار به سطح مناسب برای خرید یا فروش برسد.
- بااینکه تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال دید وسیعتری از بازار میدهد میتواند تحت تأثیر عوامل غیرمنتظره مثل عوامل زیستمحیطی (نظیر خشکسالی و سیل) و عوامل اقتصادی (مثل بحرانهای مالی)، عوامل سیاسی (مثل جنگ و تحریم) و اجتماعی (مثل پاندمی کرونا) هم باشد. چنین عواملی، از مهمترین چالشهای تحلیل بنیادی هستند، زیرا پیشبینی آنها غیرممکن است.
عوامل موثر در تحلیل فاندامنتال کدامند؟
هدف تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال کاهش ریسک سرمایهگذاری و ارزیابی سود بالقوه دارایی است. تحلیلهای بنیادین روی سه عامل اصلی انجام میشود:
معیارهای بلاکچین (معیارهای روی زنجیره)
معیارهای روی زنجیره آنهاییاند که با بررسی دادههایی که بلاکچین ارائه میکند دیده میشوند. استخراج و استفاده از این دادههای خام زمان و انرژی زیادی مصرف میکند. بهترین راه استفاده از اطلاعات روی زنجیره، استفاده از وبسایتها یا API هایی است که برای تصمیمات سرمایهگذاری طراحیشدهاند. صرافیهای ارز دیجیتال ابزارهای گزارش دهی را بیشتر کردهاند که اطلاعات زیادی مثل تعداد کاربران فعال، کل تراکنشها و ارزش آنها را نشان میدهد. مثلاً تحلیل روی زنجیره بیتکوین در سایت CoinMarketCap’s اطلاعات بیشماری به ما میدهد. منابع دیگری مثل نمودارهای داده Coinmetrics یا گزارش پروژه Binance Research نیز موجود هستند.
سه معیار مهمتر تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال، نرخ هش، وضعیت و آدرسهای فعال و نیز کارمزد و ارزش تراکنشها هستند. در ادامه آنها را بررسی میکنیم.
1- نرخ هش
بلاکچینهای اثبات کار مثل بیتکوین از ماینرها میخواهد برای تائید تراکنشها و درعینحال، جلوگیری از حملات 51درصدی، برای استخراج بلاکها مسائل ریاضیات را حل کنند .
افراد زیادی نرخ هشریت را نشانه سلامت ارز دیجیتال میدانند. هرقدر هشریت بیشتر باشد، ماینرهای بیشتری برای استخراج کردن واردشدهاند و شبکه امنتر است. پایین آمد نرخ هش نشاندهنده کاهش علاقه ماینرها به آن کوین است.
2- وضعیت و آدرسهای فعال
آدرسهای فعال، تعداد آدرسهای فعال بلاکچین در یک دوره زمانی است. یکی از سادهترین روشهای بررسی آن، در نظر گرفتن تعداد آدرسهای ارسال و دریافت در بازههای زمانی مختلف است. آدرسهای فعال را در طی چند روز، چند هفته یا چند ماه بررسی میکنند. کاهش یا افزایش این آدرسها نشاندهنده علاقه به آن توکن است.
3- ارزش و کارمزد تراکنشها
تحلیل فاندامنتال، در مقایسه با تحلیل تکنیکال، ارزش تراکنشها را هم در نظر میگیرد. اگر در یک روز پنج تراکنش بیتکوین، هرکدام به ارزش 250 دلار انجام شده باشد ارزش روزانه تراکنش 1.250دلار است. اگر ارزش تراکنشها بالا باشد به معنی در گردش بودن آن توکن است.
شاید بیش از هر معیار دیگری این کارمزدها هستند که به ما درباره میزان تقاضا برای فضای بلاکچین اطلاعات میدهند. میتوانیم آنها را مثل پیشنهادهای یک مزایده در نظر بگیریم. کاربران برای زودتر انجام شدن تراکنششان باهم رقابت میکنند. تراکنشهای کسانی که کارمزد بالاتری بدهند، زودتر تائید میشود و آنهایی که کارمزد کمتری بدهند باید مدت بیشتری منتظر بمانند.
بررسی این کارمزدها در بازههای زمانی مختلف، نشانهای از میزان امنیت آن توکن است. کارمزد تراکنشها در طول زمان و با کاهش پاداش استخراج یا افزایش دشواری، کاهش مییابند. بدون تعدیل کردن آنها، ماینرها ضرر کرده و آن بلاکچین را رها میکنند.
معیارهای مالی
ارزیابی مالی یک کریپتو شامل بررسی شرایط معاملاتی یک دارایی مثلاً میزان نقدینگی، عوامل محیطی و پاسخ بازار است.
1- ارزش بازار
ارزش بازار (Market Cap) نشاندهنده ارزش شبکه است و از ضرب تعداد کوینهای در گردش در قیمت آنها به دست میآید. اگر سایر فاکتورها نظیر میزان نقدینگی را در نظر نگیرید ارزش بازار گمراهکننده میشود. مثلاً یک آلتکوین با میزان گردش پایین و عرضه 50 میلیون توکن و تعداد انگشتشماری تراکنش یکدلاری، به معنی این نیست که یک دلار ارزش دارد.
ممکن است سرمایهگذاران فکر کنند که کوینهایی باارزش بازار پایینتر، پتانسیل رشد بیشتری دارند، هرچند که ارزش بیشتر به زیرساختهای قویتر و پایدارتر اشاره دارد. اما با توجه به توکنهایی که در کیف پولها فراموششدهاند یا رمز آنها از یاد رفته است، هرگز نمیدانیم چه تعداد واقعی از یک سکه در حال گردش است و ارزش بازار واقعی آن چیست.
2- نقدینگی و میزان تراکنش
نقدینگی نشاندهنده میزان آسانی معامله یک دارایی است. اگر بتوان یک رمزارز را بدون تغییر شدید ارزش بازار، بهسرعت خرید یا فروخت، نقدینگی بالایی دارد. خریداران و فروشندگان زیادی در صف انتظار چنین توکنی هستند. همین باعث کاهش اختلاف قیمت خرید پیشنهادی میشود.
حجم معاملات، شاخصی از قدرت آن توکن برای حفظ حرکت خود است. حجم معاملات نشان میدهد چند واحد از یک دارایی در یک بازه زمانی، تغییر کرده است. اگر افزایش ارزش یک دارایی با افزایش حجم همراه باشد سود بیشتری خواهد داشت.
تعداد تراکنش معیار خوبی از فعالیتی است که در شبکه رخ میدهد. میتوانیم با بررسی دورههای مختلف ببینیم تغییر فعالیت در این شبکه چطور بوده است.
3- عرضه (سرمایه) در گردش
عرضه در گردش یک توکن، تعداد کوینهایی است که بهصورت فعال در دسترس عموم قرار دارد. عرضه در گردش، متفاوت از عرضه کل یا حداکثر عرضه، ثابت نیست و میتواند در طی زمان تغییر کند چون میتوان سکهها را سوزاند.
ممکن است توسعهدهنده تعداد کوینها یا توکنهای در گردش را در یک عرضه متمرکز افزایش دهد. اگر رمزارزی قابلاستخراج باشد، ماینینگ باعث افزایش میزان عرضه در گردش میشود.
معیارهای پروژه
معیارهای پروژه، رویکردی کیفی برای ارزیابی عملکرد یک ارز دیجیتال دارند. آنها روی عوامل خارجی و داخلی مثل هدف ارز دیجیتال و نحوه عملکرد آن متمرکزند.
1- تحلیل زمینه
معمولاً در وبسایتهای پروژهها، اعضای تیم و سوابق آنها درج میشود. تجربیات و دستاوردهای آنها، همراه نقشه راه باعث ایجاد اعتبار و جلب اعتماد کاربران میشود.
2- وایت پیپر (White paper) کریپتو
وایتپیپر یک سند فنی است که اهداف و نحوه کارکرد پروژه را نشان میدهد. این سند باید اطلاعات زیر را دربرداشته باشد.
- راهکارهای تکنولوژی بلاکچین
- موارد کاربرد
- ویژگیها و بهروزرسانیها
- اقتصاد توکنی و اطلاعات میزان فروش
- اطلاعات تیم
3- مقایسه رقبا
رقابت باعث جدا شدن برندگان از بازندگان میشود. جستجوی رقبا، چشماندازی که هر پروژه باید در آن رقابت کند را مشخص میکند. درک اکوسیستم کلی یک پروژه، برای بررسی پتانسیل آن اهمیت زیادی دارد.
4- نقشه راه محصول
اکثر کریپتوها یک نقشه راه دارند که برنامه انتشار و ویژگیهای جدید آنها را نشان میدهد. نقشه راه برنامه تحولات آینده است.
5- توکنومیک (Tokenomic)
توکنومیک اقتصاد عرضه و تقاضا است. عرضه و تقاضا باعث افزایش ارزش و قیمت یک ارز دیجیتال میشود. هرقدر تقاضا نسبت به عرضه بیشتر باشد قیمت هم بیشتر است. اگر کاربردهای یک توکن در دنیای فیزیکی بیشتر باشد، میتواند کاربران بیشتری را جذب کند.
تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال چطور انجام میشود؟
تحلیل فاندامنتال بازار کریپتو، قدرت تحلیل واقعیت خارجی تأثیرگذار بر داراییها را دارد. این مسئله اهمیت زیادی دارد چون بازار کریپتو به دلیل شرایط پویای خود، بهسرعت به عوامل خارجی واکنش نشان میدهد. مثلا، فشارهای نظارتی کشورهایی مثل اتحادیه اروپا، ایالاتمتحده و چین بر رمزارزها اثرگذار است.
بهاینترتیب، انجام تحلیل بنیادی ارز دیجیتال برای درک ارزش واقعی داراییها اهمیت زیادی دارد. سرمایهگذاران بازار برای تحلیل سریعتر از فناوری کمک میگیرند؛ مثل بررسی اطلاعات بازار و فاکتورهای خارجی موجود بر روی اپلیکیشن اسلک (Slack)، تلگرام یا ردیت. در این دنیا که به طرز عجیبی بههمپیوسته است، استفاده از فناوری باعث ارزشمندتر شدن تحلیلهای بنیادی میشود.
بعلاوه از بین مهمترین عوامل تأثیرگذار در تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- قابلیت استفاده و پذیرش: این نکته برای بررسی سطح کاربرد و پذیرش یک ارز دیجیتال در نظر گرفتهشده است. هرقدر میزان استفاده و پذیرش یک رمزارز بیشتر باشد ارزش واقعی آن نیز بیشتر است.
- شرایط و قوانین دولتی: منظور، نحوه نگرش دولتها به یک رمزارز خاص و تطابق آن با قوانین آن کشور است. بدیهی است که اگر چارچوب نظارتی و قانونگذاری مناسبی وجود داشته باشد میتواند پتانسیل ارزش دیجیتال را افزایش دهد.
- توسعه پروژه و پوشش رسانهای: روال توسعه یک پروژه ارز دیجیتال اهمیت زیادی دارد. توسعه رمزارز، داشتن جامعه پویا و پوشش رسانهای آن نشاندهنده ارزش بیشتر این دارایی است.
تحلیل فاندامنتال در یک نگاه
بازار ارزهای دیجیتال بازار بهشدت پویا و پرنوسانی است که تغییر قیمتهای آن تحت تأثیر عوامل مختلف خارجی و داخلی قرار دارد. تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال روشی است که تحلیلگران برای بررسی ارزش ذاتی یک رمزارز استفاده میکنند. بهاینترتیب تصمیمگیری برای معامله آن راحتتر میشود. انجام این تحلیل در بازار کریپتو با سایر بازارهای مالی متفاوت است و فاکتورهای گوناگونی نظیر نرخ هش، ارزش بازار، نقدینگی، وایتپیپر، توکنومیک و نقشه راه پروژه بررسی میشود. اما همیشه فاکتورهایی هستند که بر قیمت اثرگذارند اما پیشبینی و بررسی آنها امکانپذیر نیست مثل رویدادهای سیاسی یا زیستمحیطی. بااینحال انجام تحلیل بنیادی ارز دیجیتال به تصمیمگیری درست و حفظ سرمایه افراد کمک میکند.